رمان چشمهای وحشی | پردیس رئیسی(ادامه)
ایران رمان
درباره وبلاگ


سلام دوستان عزیزم...من اومدم تا توی این وبلاگ براتون کلی رمان ایرانی و خارجی بذارم...امیدوارم که خوشتون بیاد... ______________________ ×کپی برداری با ذکر منبع×

پيوندها
جی پی اس موتور
جی پی اس مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ایران رمان و آدرس iranroman.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.










نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 19
بازدید کل : 20300
تعداد مطالب : 31
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نويسندگان
ℕazanin

آرشيو وبلاگ
شهريور 1392


آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
شنبه 2 شهريور 1392برچسب:, :: 14:57 :: نويسنده : ℕazanin

به نام خاق عشق
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم
سلام عشقم !
الان که داری این نامه رو می خونی من دیگه پیشت نیستم . اما همیشه به یادتم . حتی الان . دیشب بهت گفتم که می خوام برم . الان هم توی هواپیما نشستم و به تو فکر می کنم .
این چند وقته که باهام سرد رفتار می کردی خیلی عذاب میکشیدم . دلم برای اون رهای شاد و سرحال تنگ شده . رها ! بابت اون شب هم معذرت می خوام اما بازم میگم که من تو رو مجبور نکردم . اما الان هم نمی خوام در اون باره حرف بزنم .
دیشب که بهت گفتم می خوام برم با این که انتظار نداشتم اما اگه می گفتی نرو نمی رفتم . وقتی دستتو گرفتم می خواستم از چشات بخونم که میگی بمون . اما وقتی برق نفرت رو توی چشمات دیدم تصمیم گرفتم از زندگیت برم . برای همیشه . پس این آخرین باریه که باتو حرف می زنم . خیلی دوست داشتم تو چشمای خوشگلت نگاه کنم و ازت خداحافظی کنم . نمی دونم کی بر می گردم . شاید طاقت دوری از چشماتو نیاوردم و هفته ی دیگه برگشتم . شایدم با دلم مبارزه کردم و دیگه بر نگشتم چون فکر می کنم اگه من تو زندگیت نباشم راحت تری .
نمی خواستم انقدر بنویسم و ناراحتت کنم . فقط می خواستم ازت خداحافظی کنم . اما این دل من بی تاب توئه .
وقتی عطر تنت را میخواهم ، به باد هم التماس میکنم ، خدا که جای خود دارد . . .
بهترینم ! همیشه به یادتم و دلتنگم ! امیدوارم دیگه از دستم ناراحت نباشی ! رهای من خداحافظ !
از طرف آترین بد
******
بدون اینکه متوجه بشم داشتم گریه می کردم و کل صورتمو اشک پوشونده بود . بدون توجه به اطرافم نامه رو چسبوندم به سینه ام . بوی عطر آترین به مشامم خورد . نامه رو بردم به طرف صورتمو با تمام وجود بوش کردم .
اشکام قطره قطره روی نامه چکید و اونو خیس کرد . توی حال خودم بودم . به هق هق افتاده بودم که آغوش مردانه ای منو به داخل خودش برد و گفت :
ــ رها جونم ! .......خواهر کوچولوم !
سرمو گذاشتم روی سینه ی رامتین و دوباره گریه رو از سر گرفتم . رامتین شروع کرد به نوازش کردن موهام . رامتین می دونست که من آترین رو دوست دارم . اما از درد توی سینه ی من خبر نداشت . به هق هق افتاده بودم .
رامتین ــ رها جونم! چرا داری این کارو می کنی آخه ؟ خب بر می گرده مثل اون دفعه .
بعد یه حالت با نمکی به من نگاه کرد که دلم واسش ضعف رفت .
رامتین ــ مگه میشه یه نفر چشمای ترو ببینه و بعد بی خیالت بشه و بره ؟
از حالت صورت رامتین خنده ام گرفت و رامتین هم شاد شد و موهامو بهم ریخت . بعدم دستمو گرفت و بلندم کرد و رفتیم سمت آشپز خونه . صندلی رو برام کشید عقب و گفت :
ــ آفرین دختر گل بشین قشنگ صبحونه بخور قوی شی .
از شنیدن اینکه رامتین به من می گفت دختر گل اشک توی چشمام جمع شد اما اصن دلم نمی خواست رامتین چیزی بفهمه به خاطر همین خودمو جمع و جور کردم و نشستم به قول رامتین قشنگ صبحانه خوردم . رامتین هم عین این قحطی زده ها افتاده ود به جون نون و کره و مربا و داشت می خورد . انقدر با نمک شده بود که می خواستم بقلش کنم و یه ماچ گنده از لپاش که از کره مربا توش داشت می ترکید بکنم .
ته چایی ام رو فورت کشیدمو از جام بلند شدم . یه نگاه دیگه به رامتین انداختم . زلزده بود به من و داشت لقمه ی توی دهنش رو می جوید . دیگه طاقت نیاوردم و رفتم چسبیدم به گردن رامتین و یه ماچ گنده ازش کردم . یه دفه رامتین قافل گیرم کرد و منو گذاشت روی پاش . بعدم در گوشم زمزمه کرد :
ــ دیگه نبینم خواهرم ناراحت باشه ها .
ــ باشه داداشی خودم .
منو از روی پاش انداخت اونور و مثل بچگی هامون با لجبازی گفت :
ــ برو اونور ببینم . فکر کرده خیلی سبکه . پام شکست .



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: